لحظه ای تلخ تر از این نیست که چادر را از صورتم کنار می زنم، اشک هایم را پاک می کنم.هق هق ام را قورت می دهم و بلند می شوم و به راه می افتم تا به خانه برسم و بقیه ی زندگی را ادامه دهم...
برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 18:54
میتوانی نوشته ها را با صدای آن که نوشته بخوانی...
می توانی هزار بار بخوانی و هر بار اتفاق تازه تری بیفتد.
+مهمان نوشته هایی هستم از جنس نور؛با صدایی ملکوتی...
حس از نو...برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 18:54